قیصر امین پور راست گفته بود:
گاهی آدم هایی هستند در زندگیت
که چگالی وجودشان بالاست
جنس افکار،حرف زدن،رفتار،محبت داشتنشان
و هر جرئی از وجودشان امضا دار است
یادت نمیرود هستن هایشان را
پس که حضورشان پر رنگ است
"رد پا حک میکنند اینها روی دل و جانت"
بس که بلدند باشند
این آدم ها را باید قدر دانست
وگرنه دنیا پر است از آن دیگر های بی امضایی که
منحنی حضورشان همیشه ثابت است.
عکس نوشت:
حکایت یک عدد قایقران...تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
دل نوشت:
گفت تا کی صبر باید کرد؟گفتم چاره چیست؟
دیدم این پاسخ از آن پرسش سوالی تر شده است
سلام فکرنمیکنی به جای صبریکم فکرکنی و یه تصمیم به جا بگیری بهتر باشه؟!
هعی...
به قول شاعر:
کاش ابری به وسعت باران آسمان را به حرف می آورد
تاببینی که پشت این همه کوه حرف های نگفتنی کم نیست
همیشه
توی زندگی آدم
بعضیا هستن
که هیچ وقت نیستن...
و وای از نبودن های پر حضور
بعضیا
یه نفرن
اما وقتی نیستن
همه تنهان...
این دل نوشتتون خیلی به دل نشست
یاعلی
دست جناب قیصر درد نکنه
حرف دل من رو هم گفته بودن
خو کن به قایقت که به دریا نمی رسیم
خو کن که جای ساحل و دریا عوض شده است ...
فاضل نظری
کارش به طغیان میرسد رودی که یک سد
راه وصالش را به دریا بسته باشد
اما اگر دریا نخواهد رود خود را...
اما اگر رود از دویدن خسته باشد...
درود
من یکی از اون آدمهام
عاورین به شما