دلت که میگیرد
منت زمین و زمینیان را نکش
همین نزدیکی ها
هنوز هم
راه آسمان باز است
اصلا پدر که در خانه باشد دل آدم همه جوره قرص است
خیالت از همه چیز راحت است
اصلا انگار بیش از هر چیز
پدرها خلق شده اند برای روزهای دخترانه ی دختر هایشان.
این که با کوله باری از بغض و دلتنگی پناه ببری در آغوششان
دست مهربانشان را برگیسوانت بکشند
و تو بی آنکه حتی خودت هم فهمیده باشی،حالت خوب خوب خوب شود
و مطمئنم تو هم همچون من هنوز نفهمیده ای چیست این معجزه ی پدرانه...
.
.
.
دختر باشی
آن هم سه ساله
پدرت وارث بهترین پدرانه ها باشد
خسته باشی،مجروح،آزرده،دلتنگ
در جستجوی آغوش امن پدر باشی
پدرت را بیابی اما...
.
.
.
امشب باز هم دلم هوای حرمتان را کرده
به یاد روز های زیارت
به یاد لحظه های دخترانه مان
به یاد کربلایی که یقینا آن هم از یمن زیارت شما بود.
از تک تکشان سوال خواهد شد
کلیک های کرده
و حتی کلیک های نکرده
ذهن ها و دکمه های کیبورد را به غرض(و مرض) مکدر نکنیم
همین!
خوشم میاد همیشه در زندگی وقتی
ته ته قلبم امیدم به این و آن است
آن چنان حالم را میگیری که ملتفت میشوم
الهی و ربی من لی غیرک
خدایا، تسلیم
میشود باز هم خودت هوایم را داشته باشی؟!
ببین اگه بلد نیستی کسی رو دلداری بدی
اقلا هی بش نگو من که بت گفته بودم
ok؟
رونوشت به خودم