گزیده ای کوتاه از سخنان استاد طاهرزاده،به بهانه ی مرور جایگاه انقلاب پر شور و شعورمان.
باشد که یادمان نرود اینجا که ایستاده ایم کجاست.
هنوز زمینهی فهم این موضوع فراهم نشده است تا معلوم شود شهدا چگونه جایگاه تاریخی این انقلاب را فهمیدند و آنچنان متوجه ارزش آن شدند که به راحتی جان خود را فدای انقلاب کردند تا انقلاب پای بگیرد. شهدا دارای یک شعور فوق العاده بودند مثل خود انقلاب که یک لطف بزرگ الهی بود که یکمرتبه وارد تاریخ بشر شد و حالا همه در حالت شوک هستند که چه شد و چه دارد میشود. شهدا به عنوان یک شعور عظیم تاریخی یکمرتبه به صحنه آمدهاند و مدتها طول میکشد تا شناخته شوند. هنوز ما در دل حادثهایم، باید کمی از آن فاصله بگیریم تا بتوانیم آن را درست ارزیابی کنیم. این چراغ لامپاها که فتیله داشت و با نفت روشن میشد، اطرافش، در آن قسمتِ نزدیک به چراغ، تاریک بود، یک کمی که فاصله میگرفتید نورش به اطرافش میافتاد و میتوانستیم بنشینیم مشقهایمان را بنویسیم. ما هم باید کمی فاصله بگیریم تا تازه نور حضور تاریخی شهدا را احساس کنیم و این به گذشت زمان نیاز دارد، حتی بر سر قبورشان هم که میرویم نمیتوانیم با نور جانشان مرتبط شویم، گویا آن آمادگی که بتوانند ما را در درون خود راه دهند در ما نمیبینند
انقلاب اسلامی را چنین شهدایی شناختند و با آن ارتباط برقرار کردند و فداییاش شدند. آیا شما این را لطف بزرگ خدا نمیدانید که عاشق این انقلاب باشید و در کنار آن و با آن زندگی کنید؟!
اما از این کارها که بخواهیم با گروهی رقابت کنیم و آنها رقیب ما بشوند به شدّت حذر کنید، بالأخره انقلاب اصولی دارد و دارد جلو میرود و همهی ما هم باید در کنار آن باشیم و سعی کنیم اصول حفظ شود، و اگر گروههایی خواستند از اصول انقلاب عدول کنند با روشهای نرم که رهبری این چند ساله نشان دادند حذف میشوند. درگیریهای تند در درون انقلاب ما را به جناحبندی میکشاند و ضربه میخوریم، به این راحتیها نباید رفاقتمان را با گروهها و افرادی که در حفظ اصول انقلاب با ما مشترکاند، بههم بزنیم. آمریکا و اسرائیل رقیب ما هستند، درگیری با آنها عین آرامش و طمأنینه است. خدا میداند بنده آمریکا را به اندازهی پوست گردوی روی آب مستحکم نمیبینم، تازه منِ بیسواد اینطور میفهمم، آنهایی که اهل دل اند اعتنایی به آمریکا و امثال آن نمیکنند. در راستای انجام وظیفه، بدون آن که کوچکترین تزلزلی در طمأنینه آنها ایجاد شود با آن مقابله میکنند و همواره دست خدا را در شکستدادن آمریکا ملاحظه میکنند و بر ایمانشان اضافه میشود.
این قسمت از صحبتهای استاد چقدر عمیق و مناسب این روزهای کشور ماست.کاش این صحبتها مبنای عمل دولتمردان ما در بحث دشمن شناسی و استکبار ستیزی قرار گیرد.
و افسوس که آن مردی که آمریکا رابه اندازهی پوست گردوی روی آب مستحکم نمی دید وهمواره دست خدا را در شکستدادن آمریکا ملاحظه میکرد رفته است.
کاش این سخنان نه تنها مبنای عمل مسئولین، بلکه مورد توجه همه ی ما،در بیان مواضعمون و رفتارمون واقع بشه