قایــــــــــــــــــــــــــــــقـــران

نه به آبی ها دل خواهم بست، نه به دریا

قایــــــــــــــــــــــــــــــقـــران

نه به آبی ها دل خواهم بست، نه به دریا

و تو چه میدانی اصاب چیست!

یه روز عصر خسته و کوفته داشتم برمیگشتم خونه

تو اتوبوس یه خانوم اصفهانی غلیظ اللهجه با یه لحن و ادباتی برگشتن بم میگن وای این کارا چی چیه  شوما میکنین

تو این گرما همون چادرت بست نیس؟ این ساق دستا چی چیس کردی تو دستت ؟ حالا کی میاد این یه وجب دست تو رابیبیند...

(با عرض پوزش از ساحت لهجه شیرین اصفهانی، نهایت تلاشمو کردم لحن و لهجه منتقل بشه اما فکر کنم خیلی موفق نبودم!)

خلاصه اینکه نه این طوریا، قشنگ داشت داد میزد سرم!!

و بعد هم که دید من همین طور مبهوتانه دارم نگاش میکنم خودش چسبید به ساق دستام که از دستم درش بیاره...

یعنی الان هنوز هم از تو شوک درنیومدم! ملت اصاب ندارنا!

1.جزوه هایم پر شعر است نمیدانم کی

درس دست از شاعر شدنم بردارد

2. تبریک و تسلیت عرض میکنم ارتحال مرحوم مغفور بلاگفا رو خدمت اهالی مجازستان!(ندا می آید، نخند؛ و تلک الایام نداولها بین الناس)